جدول جو
جدول جو

معنی ابن الکرم - جستجوی لغت در جدول جو

ابن الکرم(اِ نُل کَ)
قطف. (تاج العروس). خوشۀ انگور
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنت الکرم
تصویر بنت الکرم
شراب انگور، باده
فرهنگ فارسی عمید
(اِ نَ تُلْ کَ)
دختر رز. می. (مهذب الاسماء). باده
لغت نامه دهخدا
(بِ تُلْ کَ)
شراب انگوری. (غیاث اللغات) (آنندراج). بنت العنب. شراب. بنت العنقود. رجوع به مجموعۀ مترادفات ص 224 شود
لغت نامه دهخدا
(اِ نُلْ یَ)
کسی که در اندیشۀ فردا نباشد و امروز را غنیمت داند، دلیل. هادی، کسی که از گفتۀ خود نگردد
لغت نامه دهخدا
(اِ نُسْ س ؟)
مدینه ابن السلم، نام شهری به اسپانیا. (دمشقی)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُلْ حَ)
مرد کارزاری. مرد جنگی. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُلْ اَ)
غریب. مسافر.
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ کَ رَ)
نصرالدین وزیر ملک افضل. ابوالکرم لقب اوست و کنیت او ابوالفتح است. رجوع بنصرالدین ابوالفتح ملقب به ابوالکرم... شود
لغت نامه دهخدا
ابن محمد بن یوسف سعیدی ملقب به تقی الدین و معروف به ابن الکرمانی، محقق و دانشمند و پزشک و محدث و شاعر و نویسنده و در فنون مختلف استاد بود. در نسبت او به ’سعید بن زید’ از صحابه، از عشرۀ مبشره است و اصل او از کرمان است، ولی در بغداد به سال 762 به دنیا آمد و به سال 833 هجری قمری در قاهره درگذشت. او کتابی در پزشکی دارد شاید ’المختصر من خواص ابی العلأبن زهر’ باشد و نیز از اوست: 1- مختصر صحیح مسلم. 2- مختصر تاریخ مکه، تألیف ازرقی. 3- مجمع البحرین و جوهر الحبرین، در 8 جلد. 4- المختصر فی اخبار مصر.
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابن الیوم
تصویر ابن الیوم
بی فکر بی خیال لاقید لاابالی
فرهنگ لغت هوشیار
راهگذری (ترجمان القران) راه نشین رهگذری: ابن السبیل راهگذاری است اگر توانگر باشد و اگر درویش بحکم مهمانی بتو فروآید... در اصطلاح فقیهان مسافری که در شهر خود توانگر است لیکن در سفر بی زاد و راحله مانده است و توانایی رفتن بخانه خود را ندارد. به چنین کس زکات میتوان داد، جمع ابناالسبیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنت الکرم
تصویر بنت الکرم
دخت رز دختر رز می باده شراب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ابن الیوم
تصویر ابن الیوم
((~. یَ))
بی خیال، بی قید
فرهنگ فارسی معین